در طول تاریخ، تلاش مفسران در راستای تبیین آیات الهی و پردهبرداری از غوامض آن بوده و همواره کوشیدهاند ابعاد هدایتگری قرآن را با ارائه تفسیر صحیح آیات، تبیین نمایند و در این مسیر از روشهای متفاوتی استفاده کردهاند. واکاوی روشها و گرایشهای تفسیری، سنجۀ خوبی جهت داوری نسبت به محتوای تفاسیر و میزان پایبندی مفسران به قواعد و اصول تفسیری است. محمد صالح برغانی ازجمله عالمان و مفسران برجسته مدرسه علمیه کربلا و صاحب چندین کتاب تفسیری روایی میباشد. نوشتار حاضر با روش توصیفی و تحلیلی با هدف بازشناسی روشها و گرایشهای تفسیری ایشان به این نتیجهها دست یافته است که وی در امر تفسیر از روش های روایی، عقلی، قرآن به قرآن بهره برده و روش غالب ایشان، روش روایی است و در بیان روایات به بررسی سند و متن احادیث هم توجه نموده است. به طور کلی میتوان گفت این تفسیر، تفسیری اجتهادی جامع است و گرایشهای ادبی، اخلاقی، تاریخی، فقهی، کلامی و باطنی و روایی را شامل میشود هرچند گرایش غالب ایشان کلامی است.