یکی از اساسیترین مسائل علوم قرآن، بررسی روش تفسیر و فهم قرآن است. عدهای از قرآنپژوهان معتقدند قرآن به تنهایی گویای مقاصد و مراد خود هست و در این راستا به هیچ غیری حتی سنت اهل بیت (علیهم السّلام) نیازمند نیست. اینگروه سنت را به عنوان مؤید قرآن کریم میپذیرند نه به عنوان مفسر. در مقابل گروهی معتقدند، اهل بیت (علیهم السّلام) مفسران حقیقی قرآن کریماند و تفسیر قرآن بدون رجوع به آنان امکان پذیر نیست. از جمله طرفداران نظریه اول علامه طباطبایی است. این نوشتار که با استفاده از منابعکتابخانهای و به روش توصیفی ـ تحلیلی به رشته تحریر درآمده، به دنبال تحلیل نظریه ایشان است. اهمیت این موضوع، به اندازه اهمیت فهم و بکارگیری مفاهیم قرآن است؛ چرا که برای دستیابی به مراد الهی و طی مسیر کمال، باید از صحیحترین روش در تفسیر قرآن استفاده کرد. از بررسیهای فوق این نتیجه قابل دستیابی است که هرچند قرآن کریم نور و تبیان است و به زبان عربی مبین نازل شده است اما گاهی مخاطبان برای فهم مراد آن و دستیابی به مقصود واقعی خداوند، به سنت اهل بیت (علیهم السّلام) نیازمندند. کما اینکه علامه طباطبایی هم از سنت در تفسیر قرآن بهره برده است.